تموم شهر خوابیدن..

ساخت وبلاگ
پیش هر دوست فارغ التحصیلی نشستم گفت از دوری دانشگاه و خاطرات و روزای خوبش داره دیوونه میشه !  فکر کنم جزو انگشت شمارانی باشم که دلم برای هیچی ه دانشگاه تنگ نمیشه !! درسته بهم خوش نگذشته و خاطرات چندان خوبی ازش ندارم؛و حتی خاطرات خیلی بدی ازش دارم و خیلی تو اون چند سال عذاب کشیدم؛اما در عوض الان خاط تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 22:03

از پشت ویترین توجهم را جلب کردند.زن خیلیییی کم سن و سال تر بود.اما مرد خیلی هم پیر نبود..یک پسر کوچک داشتند که در کالسکه خوابیده بود.مرد به داخل مغازه آمد.ایستادم و سلام کردم و خوش آمد گفتم ..مرد دست به سینه گذاشت و تعظیم کرد.. در دل گفتم چه مشتری مودبی  ...! ناگهان متوجه شدم زن از پشت شیشه ؛ با دست تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 23 اسفند 1395 ساعت: 17:07

با همکلاسی دانشگاهم نشسته بودیم رو جدول و باهم حرف میزدیم . یهو پرسید تو چطور انقدر قشنگ حجاب میگیری؟ همه ی خونواده تون محجبه ن؟ براش تعریف کردم انگیزه ی محجبه شدنم چی بوده و چه قصه ای داشته.  دلش کشید سمت مشهد و گفت دوم دبیرستان که بودم از طرف مدرسه برده بودنمون مشهد.اسفند ماه بود.ایام عزاداری صفر؛ شهادت حضرت رسول و امام رضا.همه ی اتاق های هتل پر بودند.برای همین ما رو بردن طبقه ی آخر هتل؛ که به عنوان سلف ازش استفاده میشد.تا اتاق ها خالی شه.تو خیابونای مشهد؛ مردم مثل رودخونه در جریان بودند و سمت حرم میرفتند.اون طبقه به سمت حرم پنجره داشت ...رفتم سمت پنجره.برای اولین بار گنبد طلای حرم رو ازونجا دیدم ..سرمو تکیه دادم به پنجره و شروع کردم به اشک ریختن...اشک میریختم و زیرلبم باهاش حرف میزدم... ادامه مطلب تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 34 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 18:33

چند روز پیش مامان میگفت ان شاءالله بعد عید باهم یه مسافرت مجردی میریم. ببینم چی میشه؛ دو نفری هوایی میریم شیراز.تو اردیبهشت شیراز دیدن داره .. من به شدت از تصمیمش استقبال کردم و نوای "آخ ژان آخ ژان " سر دادم ! چند روز بعدترشم دوباره چندبار به این قضیه ی شیراز اشاره کرد و بنده با شوق تایید کردم! تا اینکه دیشب برای بار شونصدم گفت:بعد عید دو نفری باید یه مسافرت بریم! با نیش باز گفتم آره هوایی میریم شیراز گفت نه کی گفته!خودمون ماشین رو میگیریم میریم طرفای بابلسر و اون طرفا میچرخیم!! من تا دیروز که میگفتی هوایی بریم شیراز، اونوخ الان میگی ماشینو بگیریم بریم دو ساعت اونورترمون؛ تو استان خودمون "مسافرت"؟! مامان در حالیکه به شدت انکار میکنه:نه من هیچوقت راجب شیراز چیزی نگفتم!!تازه استان خودمون مگه چشه؟! از همه جای ایران میان اینجا میگردن!! من: آره :| چیزی نگفتی.دیروز که با هواپیما میخواستیم بریم شیراز.امروزم که میگی با ماشین خودمون بریم بابلسر!!!! لابد فردا هم میای میگی پیاده بریم تو شهر خودمون بچرخیم!!سر کوچه مونم که دریا داره.اصن کجا از شهر خودمون بهتر؟! :| مامان: من:والا دیگه ماما تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 16 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 18:33

-مشتری:این چنده؟ +من:فلان قدر. -اون چنده؟! +فلان قدر. -اون یکی چنده؟! +فلان قدر -خانوم جنس حراجی نداری؟! من در حالیکه میگم چند لحظه؛یه سری بلوز که خودمون سی و هشت خریده بودیم و برند گپه و با اینکه قشنگه ولی خوب فروش نرفته و میخوایم زیر قیمت ردش کنیم رو روی ویترین میارم و نشونش دادم. گفتم این تو حراجه زیر قیمت خرید.28 تومن! مرتیکه پررو میگه بیست بده ببرم! :| گفتم شرمنده؛ یه هزار تومنی پایین تر نمیشه.الان یه جوراب شلواری (ترک) 28 تومنه!!  اونوقت بلوز آستین بلند مارکدار رو میخوای ببری 20تومن؟!  گفت این جوراب شلواری که پای دخترمه چند خریده باشم خوبه؟! خواستم بگم ده تومن؛یه مکث کردم و گفتم پونزده تومن. شوهره گفت سیزده تومن! یه لبخند زدم گفتم قیمتش همینه. زنه گفت چرا؟! چون تو پای بچه ی من بود گفتی انقدر؟! گفتم ازونجایی که میبینم شما برای یه بلوز که مارکم هست و هجده تومن زیر قیمت خرید مغازه داره؛ بیشتر از بیست تومن پول نمیدید!!! خلاصه دیدم چهار نفری کم آوردن یهو هی زر میزدند مخ منو میخوردن.میل بیرون رفتن از مغازه هم نداشتن.د آقا برو بیرون وقتی وسعت نمیرسه.چرا رو اعصاب فروشنده راه میری لامصب تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 23 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04

چند روزه که پیج اینستام قفله.یه نفر با اکانت "نیلوفر نعیمی" تو اینستاگرام بهم درخواست داده که اکسپتش کنم . هیچ فالوور و فالویینگ و پستی هم نداره.ور منطقی عقلم میگه که تو که بیشتر اوقات؛ ورود عموم به پیجت آزاده.طرف هم اسم خودتم که هست.چرا اکسپتش نکنی؟! ور غیر منطقی عقلم میگه که چرا یه نفر با یه اکانت بی عکس و نشون و بی فالوور و فالووینگ با اسم و همچین فامیلی باید بیاد تورو فالو کنه؟!اونم جزو اولین نفرات؟؟!!! پس همینجا بلاکش کن که درسی باشه برای همه ی پیج های بی نام و نشون و مرموز. پ ن: ترکیب اسم و فامیلش .. واقعا گاهی چه اتفاقات مسخره ای پیش میاد و چه چیزایی رو یادآوری میکنه... تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04


گفت تلگرام داره؟

گفتم آره.

گفت عکسش چیه؟

نگاه کردم و گفتم همش عکس گرگه ...!!

گفت خدا میدونه کی بهش بد کرده ..

عکس نوشته هارو که خوندم،با حرفش موافق شدم..خدا میدونه کی بهش بد کرده ..



تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04

معما چون حل شود؛ بسیار خنده رود :)))))




حل شد آقا حل شد.خوب شد بلاکش نکردم!!! فکر میکردم هرکسی باشه جز این کله پوک :)))) 

دوستان !

لطفا اسم شناسنامه ایتون رو دوست داشته باشید؛فامیلیتون رو درست بنویسید و این همه ابهام و ایهام برای ملت درست نکنید.باشد که رستگار شوید :)))

تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04

-دیشب خوابشو دیدم! من در حالیکه با همین جمله؛ دوزاریم افتاد که خواب کی رو دیده؛برای اطمینان میپرسم: خواب کی؟! -فلانی!  +خب؟! -فکر کنم عید دوباره سروکله ش پیدا شه! حواست به دور و برت باشه.قبلنا هم تو تعطیلات؛ بدون اینکه بدونی میومد تو پاساژ و ساعت ها حرکاتت رو زیرنظر داشته.. +چقد شبیه "س" حرف میزنی !! اونم همینو میگه! واقعا چرا فکر میکنید برمیگرده؟! با اون حرفایی که من بهش زدم؛ کلاهشم افتاده باشه تو شهر ما دیگه برنمیگرده برش داره !! چه برسه به اینکه من بخوام سروکله شو ببینم ... ادامه مطلب تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:04


امروز از صبح علی الطلوع؛ هرکی بهم رسیده بی مقدمه پرسیده متولد چندی؟! :]

هربارم که پرسیدند خانومی کردم گفتم هفتادوچندم.با همین لبخند ژکوند :] بعدم یه آخی عزیزم(!) شنیدم!!!
تا حالام به شونصدمین نفر جواب دادم.ولی الان دیگه حساس شدم روی این سوال :|||

اگه امروز فقط یه نفر دیگه ازم بپرسه متولد چندی میپرسم چطور مگه؟! 
اصن خودت متولد چندی؟! :||
والا!




تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 12 اسفند 1395 ساعت: 20:33

تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 14:12

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
ادامه مطلب
تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 14:12

سینه مالامال درد است

 ای دریغا مرهمی


دل ز تنهایی به جان آمد

خدا را همدمی 


چشم آسایش که دارد

 از سپهرِ تیزرو؟


ساقیا جامی به من ده 

تا بیاسایم دمی..



ادامه مطلب
تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 22:43

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 22:43

باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد...

آن قدر که اشک ها خشک شوند ،

باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی

را ورق زد ،

به چیز دیگری فکر کرد ،

باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد...



ادامه مطلب
تموم شهر خوابیدن.....
ما را در سایت تموم شهر خوابیدن.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnilgoong بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 3 اسفند 1395 ساعت: 22:43